loading...
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
محمد ایمانی بازدید : 33 جمعه 29 آذر 1392 نظرات (0)

داستان درمورد امام زمان

 

 


دفع بیماری وبا


مرجع تقلید زمان خود مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالكریم حائری مؤ سس حوزه علمیه قم نقل كرد:

مدتی در شهر سامراء نزد مرحوم آیت الله العظمی العظمی میرزای شیرازی (متوفی 1312 قمری) درس می خواندیم ، روزی در وسط درس استاد بزرگ ما آیت الله سید محمد فشاركی (متوفی 1315 قمری) وارد شد، در حالی كه بسیار مضطرب و نگران بود، علت نگرانیش این بود كه بیماری مسری وبا در عراق شیوع یافته بود و بسیاری از مردم را كشته بود، آقای آقا سید محمد فشاركی فرمود: آیا شما مرا مجتهد می دانید؟ گفتیم آری ، فرمود: آیا مرا عادل می دانید؟ گفتیم آری (منظوراو این بود كه پس از تایید، حكمی صادر كند) آنگاه گفت : من به تمام شیعیان سامره از زن و مرد حكم می كنم كه هر یك از آنها یك بار زیارت عاشورا را به نیابت از مادر امام زمان (علیه السلام) بخوانند، و آن مادر بزرگوار را در نزد فرزند بزرگوارش شفیع قرار دهند كه امام زمان (علیه السلام) پیش خدای بزرگ از ما شفاعت نماید تا خداوند شیعیان سامراء را از بیماری وبا حفظ گرداند. مرحوم آیت الله حائری گوید: وقتی كه این حكم از مرحوم آیت الله سید محمد فشاركی صادر شد، چون خطر مرگ در میان بود، همه شیعیان اطاعت نمودند و در نتیجه ، یك نفر شیعه در سامراه تلف نگردید، و خداوند متعال شیعیان را از این بلای عمومی نجات بخشید.

 


 

شفای مرجع شیعه


شیخ حر عاملی صاحب كتاب با عظمت مسائل شیعه كه از علمای برجسته و مراجع عالیقدر شیعه بود و درسال 1104 ه‍.ق در مشهد رحلت كرد و در مدرسه میرزا جعفر جنب صحن مقدس حضرت رضا (علیه السلام) دفن گردید. در كتاب اتباه الهداه نقل می كند: من هنگامی كه ده ساله بودم ، به بیماری سختی گرفتار شدم ، به گونه ای كه بستگانم یقین كردند كه دیگر خواهم مرد، برایم گریه می كردند، و خود را برای سوگواری من مهیا می نمودند. در بین خواب و بیداری بودم كه ناگهان دیدم پیامبر (صلی الله علیه وآله) و دوازده امام (علیهم السلام) در كنار بسترم حاضرند، سلام كرده و با یك یك آنها مصافحه نمودم و میان من و امام صادق (علیه السلام) سخنی به میان آمد، ولی فراموش كردم جز آن كه یادم هست ، آن حضرت برای من دعا كرد، تا اینكه بر ولی الله اعظم امام زمان (عج) سلام كردم و مصافحه نمودم و گریه كردم ، و عرض كردم : ای مولای من ، می ترسم در این بیماری بمیرم ، ولی هدفی كه در علم و عمل دارم بدست نیاورم . به من فرمود: نترس ، خداوند تو را شفا می بخشد، و عمر طولانی خواهی داشت ، در آنوقت ، كاسه ای كه در دستش بود به من داد، من از آب آن كاسه آشامیدم ، در همان لحظه سلامتی خود را دریافتم ، و بیماری به طور كلی از من دور شد.

 


 

 

اعدام دو جنایتکار

 

 

یكی از اصحاب و شاگردان امام صادق علیه السلام ضمن پرسش های متعدّدی از آن حضرت سؤال كرد: وقتی امام زمان علیه السلام در شهر كوفه برنامه خود را اجراء نماید، به كدام شهر رهسپار خواهد شد؟ فرمود: به مدینه جدّم رسول اللّه صلی الله علیه و آله مراجعت می نماید؛ و چون حضرت - ولی عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف - وارد مدینه منوّره گردد حوادثی عجیب رخ می دهد؛ مؤمنین در شادكامی و سرور قرار خواهند گرفت و كافران در ذلّت و بدبختی خواهند بود. سپس حضرت وارد مسجدالنّبی می شود و كنار قبر جدّش رسول اللّه صلی الله علیه و آله می آید و با صدای بلند می گوید: ای جمع خلایق ! آیا این قبر جدّم رسول اللّه است ؟ خواهند گفت : آری ، ای مهدی آل محمّد! پس از آن اظهار می فرماید: چه كسانی كنار قبر او قرار گرفته اند؟ گویند: دو هم نشین او، ابوبكر و عمر كنار آن حضرت دفن شده اند. امام زمان (عجّ) با این كه از واقعیّت امر آگاه است ، مطرح می نماید: چرا از بین تمام امّت فقط این دو نفر اینجا دفن شده اند؟ آیا احتمال نمی دهید كه كسانی دیگر دفن شده باشند؟ در جواب گویند: غیر از آن دو نفر كسی دیگر كنار حضرت رسول دفن نشده است ، چون كه آن دو خلیفه آن حضرت بوده اند. بعد از آن می فرماید: آیا كسی از شماها در این موضوع - و دفن آن دو نفر - شكّ و شبهه ای ندارد؟ همه خواهند گفت : خیر. و چون مدّت سه روز از این جریان بگذرد، دستور دهد تا نبش قبر كنند و جسد آن دو نفر را از قبر درآورند، بدون آن كه تغییری در شكل و قیافه آن ها پدید آمده باشد؛ و سپس دستور می دهد: جسد هر دو نفرشان را بر درختی خشك آویزان كنند؛ و آن درخت سبز و دارای میوه گردد و كسانی كه ولایت و حكومت آن ها را قبول داشته اند، گویند: این دو نفر، چه افراد شریفی بوده اند؛ اكنون حقّ بر همگان آشكار شد و ما پیروز گشتیم . بعد از آن ندائی از طرف حضرت مهدی (عجّ) به گوش همگان می رسد: دوستداران این دو نفر هر كه هست ، سر جای خود بایستد و آن هائی كه مخالف این دو می باشند، در سمتی دیگر قرار گیرند. چون جمعیّت از یكدیگر جدا شوند، به دستور آن حضرت ، باد سیاه و وحشتناكی می وزد و آن دو جسد را با تمام علاقه مندانشان به همراه درخت می سوزاند. سپس حضرت دستور می دهد تا آن دو جسد سوخته شده را فرود آورند و به اذن و اراده خداوند زنده می شوند و اجتماعی عظیم از اقشار مختلف گرد هم آیند. بعد از آن ، حضرت ضمن خطبه ای مفصّل تمام جنایت ها و ظلم هائی كه از حضرت آدم به بعد شده ، برای جمعیّت بازگو می فرماید تا آن موقعی كه به خانه حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها و امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام حمله كردند و در خانه را آتش زدند و محسن آن حضرت را بین در و دیوار سقط كردند. و جریان كربلاء و شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش و نیز اسارت اهل بیت ش را، همچنین به شهادت رسیدن تمامی ائمّه و ذراری آن ها و تمام ظلم و جنایاتی كه بر علیه مؤمنین انجام گرفته است و نیز عمل های زنا كه در جامعه واقع شده - تا زمان ظهور امام زمان علیه السلام - به تمامی آن ها اشاره می نماید. و چون همه ظلم ها و جنایت ها را برشمارد، با دلیل و برهان بر علیه آن دو نفر اثبات می نماید و آنها نیز می پذیرند و اعتراف می كنند. پس از آن كه اعتراف كردند، هر دو نفرشان را مؤاخذه و قصاص می كند و دستور می دهد: آن ها را دار بزنند و در آن هنگام آتشی از درون زمین خارج می گردد و آن ها را می سوزاند، سپس باد شدیدی می وزد و خاكستر آن ها را متلاشی و پراكنده می كند.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 35
  • بازدید ماه : 156
  • بازدید سال : 299
  • بازدید کلی : 6,228